الکسا

توسعه كارآفريني زنان و دختران دانشگاهي

نوشته شده توسط:آرمین نظامی | ۱ دیدگاه

توسعه كارآفريني زنان و دختران دانشگاهي

چكيده

در سالهاي اخير، زنان، که نيمي از جمعيت کشور را تشکيل مي‌دهند، گرايش بيشتري به تحصيلات دانشگاهي پيدا کرده‌اند و نرخ ورود زنان و دختران به دانشگاه‌ها، سال به سال در حال افزايش است. در حالي که بر اساس آمارهاي رسمي، نرخ بيکاري نيز در ميان بانوان تحصيلکرده به صورت قابل توجهي در حال افزايش مي‌باشد.

به نظر مي‌رسد جذب اين تعداد نيروي تحصيل‌کرده در سازمان‌هاي دولتي موجود که اکثرا با تورم نيروي انساني مواجهند، عملي نباشد. بخش خصوصي نيز با توجه به گستره محدودش در ايران طبيعتاً نتوانسته است در جذب اين سرمايه‌هاي ملي موفقيت قابل توجهي داشته باشد. لذا يکي از راه‌کارهاي مهم جهت حل اين معضل، توسعه كارآفريني در ميان زنان و دختران دانشگاهي مي باشد.

 

ايجاد تفکر کارآفريني و ورود به کسب و کار در ميان بانوان کشور، خصوصا دانش آموختگان دانشگاهي که با توجه به دانش و مهارتي که در رشته تخصصي دانشگاهي خود فرا گرفته اند، امکان ايجاد کسب و کار به صورت فردي و يا گروهي در رشته تخصصي خود را دارند، باعث مي شود که آنها با بهره گيري از استعدادهاي بالقوه خود، افرادي خلاق، نوآور و کارآفرين شوند و خود را باور نمايند که اين خودباوري نه تنها منجر به تسلط و موفقيت آنان در زندگي شخصي شان مي شود، بلکه بسياري از ناهنجاري هاي فکري و رواني که امروز با آن دست به گريبانند را کاهش داده و آنان را به جايگاه واقعي خود برساند.

کارآفريني به نوبه خود فرآيند پيچيده‌اي است که عوامل متعدد شخصيتي، فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و ... در آن تاثير گذار مي‌باشد و شايد همين پيچيدگي و ناهمواري توجيه‌گر ميزان قابل تامل عدم موفقيت بانوان در کارآفريني و اساساً عدم ورود ايشان به فعاليتهاي کارآفرينانه باشد. از اين رو شناسايي عوامل موثر در موفقيت فرآيند راه‌اندازي يک فعاليت کارآفرينانه از اهميت ويژه‌اي برخوردار است.

در اين مقاله پس از بيان ضرورت توسعه كارآفريني در ميان زنان و دختران دانشگاهي، مروري بر وضعيت كارآفريني زنان در جهان و ايران خواهيم داشت. سپس با استناد به نتايج تحقيق انجام شده در اين زمينه، راهكارهاي تسهيل فرآيند راه اندازي فعاليتهاي كارآفرينانه توسط زنان و دختران دانشگاهي ارائه مي‌گردد.

مقدمه

زنان ۴۹.۳% [1] از جمعيت كشور را دارا مي باشند، در حاليكه فقط ۱۱.۲% [2] از آنها از نظر اقتصادي فعال مي باشند. اين در حالي است كه نرخ فعاليت اقتصادي زنان در جهان ۲۵ الي ۳۵ درصد است [3] . عليرغم اينكه نرخ بيكاري كل از ۱۲.۲% [4] در سال ۸۱ به ۱۰.۳% [5] در سال ۸۳ رسيده است، وجود نيروي جوان كه ۲۱% [6] از جمعيت كشور را تشكيل مي دهند و نرخ پايين فعاليت اقتصادي زنان در ايران، همچنان حل معضل بيكاري و ايجاد اشتغال، مهمترين دغدغه دولت مي باشد. ميهن اسلامي ما ايران، داراي جمعيتي جوان است و جواني جمعيت هر چند سرمايه اي ارزنده از نظر منابع انساني در اختيار برنامه ريزان كشور قرار داده، اما به واسطه عدم تعادلهاي فراواني كه در اقتصاد كشور وجود دارد، اين سرمايه انساني، خود، به معضلي تبديل شده است و طبق آخرين آمار موجود حدود ۱۲% [7] از نيروي فعال كشور بيكار است. حتي فارغ التحصيلان دانشگاهي نيز از نظر اشتغال در وضعيت مناسبي قرار ندارند و ۱۴% [8] از آنها بيكار هستند. وضع بيكاري براي زنان و دختران دانشگاهي از اين هم وخيم تر است. نرخ بيكاري آنها از ۳۹% در سال ۷۵ به ۵۴% در سال ۸۱ رسيده است [9] . از سوي ديگر تمايل زنان و دختران به تحصيلات دانشگاهي در سالهاي اخير افزايش يافته و بيش از ۶۵% از ورودي دانشگاهها را دختران به خود اختصاص داده اند. اين در حالي است كه دولت توان جذب اين تعداد نيروي آماده به كار را ندارد و بخش خصوصي موجود نيز با گستره محدود خود در كشور، ظرفيت پذيرش اين تعداد نيروي انساني را دارا نمي باشد . بنابراين توسعه کارآفريني اگر نگوييم تنها راه پيش روست، دست کم در شرايط امروزي به عنوان يکي از بهترين راه حل هاي معضل بيکاري مطرح است.

ضرورت توسعه كارآفريني خصوصا كارآفريني زنان در شرايط کنوني

امروزه، جوامع با تحولات و تهديدات گسترده بين المللي روبرو هستند. تحولات و دگرگونيهاي نظام اجتماعي_اقتصادي عصر حاضر، ناشي از پيشرفتهاي شگرفت علمي و تكنولوژيك است كه به نوبه خود منجر به ديدگاهها، ضرورتها و نيازهاي جديدي شده است. براي پاسخ به اين نيازها و همراهي با تحولات و دگرگونيهاي مزبور، ديگر نمي توان به روشها و فرآيند هاي موجود اكتفا كرد. ازاين رو تضمين و تداوم حيات و بقاي جوامع، نيازمند تأمين راهها و روشهاي جديد به منظور مقابله با مشكلات است. بنابراين، نوآوري، ابداع، خلق محصولات، فرآيندها و روشهاي جديد بيش از پيش ضرورت مي يابد [10] .

به منظور استفاده بهينه از تواناييهاي زنان و دستيابي به توسعه اقتصادي، سياستمداران با كمك اقتصاددانان و كارگزاران به دنبال ارائه الگويي هستند كه نقش كارآفريني زنان را در توسعه همه جانبه به ويژه اقتصاد تقويت نمايند.

كشورهاي پيشرفته صنعتي، خيلي سريع توانستند نقش زنان كارآفرين را در توسعه اقتصادي كشف كنند و به دنبال توسعه و ترويج چنين فرهنگي در ميان زنان تلاش نموده و در اين راستا سياستهاي حمايتي مناسبي را در تقويت ويژگيهاي كارآفرينانه و بقاي روحيه كارآفريني در ميان زنان اتخاذ نمايند.

در واقع امروزه، در عرصه جهاني، زنان خلاق، نوآور و مبتكر به عنوان كارآفرينان، منشأ تحولات بزرگي در زمينه هاي صنعتي، توليدي و خدماتي شده اند و نقش آنان به عنوان موتور توسعه اقتصادي، قهرمانان ملي و توسعه صنعتي، محرك و مشوق سرمايه گذاري، عامل ايجاد اشتغال، گزينه اصلي انتقال فناوري و عامل رفع خلل و تنگناهاي بازار، در جوامع تبيين يافته است.

چرخهاي توسعه اقتصادي همواره با توسعه كارآفريني به حركت در مي آيند، ازاين رو پرورش نيروهاي خلاق و نوآور، يكي از مباحث مهم در سطح صنعت، خدمات و دانشگاهها مي باشد.

امروزه، همگان دريافته اند جوامعي كه بيشتر به فكر متكي بوده اند تا به منابع زيرزميني، در بلندمدت موفق تر و سرفرازتر بوده اند. منابع زيرزميني در كشورهاي جهان سوم به رغم مزيتهاي آن از جمله موانع توسعه يافتگي محسوب شده است، در صورتي كه نبود اين منابع در برخي از كشورها باعث شده است تا آنها با استفاده از نيروي فكر، خلاقيت و ابتكار و در يك كلمه، كارآفريني، از جمله كشورهاي پيشرو درجهان كنوني شوند. به ويژه در عصر حاضر، كه عصر دانايي و خلاقيت و عصر تلفيق انديشه ها و ابتكارات است، توجه به كارآفريني، در توسعه و پيشرفت كشورها بسيار اهميت دارد. كارآفريني از منابع مهم و پايان ناپذير جوامع بشري است، منبعي كه به توان و خلاقيت انسانها بر مي گردد.

افزايش ميزان توجه سياستگذاران، دولتمردان و مديران به اين موضوع حساس و ضروري در جامعة در حال رشد ما، زمينه مناسبي براي بروز استعدادهاي زنان و دختران كارآفرين را به منظور توسعه اقتصادي كشور فراهم خواهد ساخت كه رسيدن به اين هدف نيازمند همكاري نزديك دولت در تدوين سياستها، خظ مشي ها و قوانين ، و محافل علمي در ارائه راهكارهاي اجرايي براي شناسايي، پرورش و شكوفايي استعدادهاي اين افراد مي باشد تا اينكه بتوانيم هر چه بهتر و بيشتر از اين ذخاير گرانبها و پايان ناپذير به نحو احسن استفاده نمائيم.

اثرات اقتصادي كارآفريني زنان در جهان

در سالهاي اخير در جهان، شاهد رشد چشمگيري در تعداد بنگاههاي اقتصادي ايجاد شده توسط زنان هستيم. کسب و کارهاي زنان در ايالات متحده آمريکا بين سالهاي ۸۷ تا ۹۷، از نظر تعداد ۲ برابر، از نظر اشتغال زايي ۴ برابر و از نظر فروش ۵ برابر شده است. نرخ افزايش تعداد زنان صاحب کسب و کار در ايالات متحده امريکا دو برابر مردان است. اين نرخ افزايش بين سالهاي ۹۷ تا ۲۰۰۲ ،۱۴ درصد بوده است [11] . به نحوي که هر روز ۱۶۰۰ نفر به اين تعداد افزوده مي شود و در سال ۲۰۰۲ اين تعداد به ۹.۱ ميليون نفر رسيده است [12] . در رابطه با رشد در فروش ساليانه نيز شاهد ارقام نجومي هستيم. اين رشد طي ۱۲ سال اخير، حدود ۴۳۰ درصد و بين سالهاي ۹۷ تا ۲۰۰۲، ۴۰ درصد (حدود ۱.۵ تريليون دلار) بوده است [13] . همچنين اين بنگاههاي اقتصادي در سال ۲۰۰۲ براي حدود ۱۰ ميليون نفر شغل ايجاد کرده اند [14] . اين زنان سالانه حدود ۲.۵ [15] تريليون دلار به درآمد اقتصادي دولت آمريکا کمک کرده اند که اين رقم از GDP بسياري از کشورها بالاتر است. در ساير کشورها نيز شاهد چنين رشدي در تعداد زنان کارآفرين هستيم. در پرتقال، تعداد زنان کارآفرين در سال ۹۵، ۵۳ درصد رشد داشته است [16] . در فرانسه، ۲۸% کل کسب و کارها توسط زنان ايجاد و اداره مي شود [17] . در استراليا، زنان صاحب كسب و كار، ۱۰ ا لي ۱۵ درصد از درآمد ملي را توليد مي كنند. در تونس، ۵۰۰۰ زن صاحب کسب و کا ر وجود دارد كه ۱۵ % كل صاحبان كسب و كار تونس را تشكيل مي دهند [18] . از اين رو، کارآفريني زنان، امروزه در دنيا به عنوان يکي از منابع رشد، اشتغال زايي و نوآوري شناخته شده است.

وضعيت كارآفريني زنان در ايران

متأسفانه در ايران نهاد يا سازمان دولتي مختص كارآفريني و كارآفرينان وجود ندارد. و تنها در برخي وزارتخانه‌ها و نهادهاي دولتي، حمايت‌هاي محدودي از خود اشتغالي مشاهده مي‌گردد. اين حمايتها به صورت عمومي است و زنان نيز همچون مردان در حد امكان از آن بهره‌مند مي‌شوند و برنامه‌اي ويژه براي زنان كارآفرين وجود ندارد. از اين حمايتها مي‌توان به طرح خوداشتغالي وزارت كار و امور اجتماعي، كمك‌هاي مالي بانك كشاورزي، حمايت‌ها و كمك‌هاي وزارت تعاون اشاره كرد. تنها برنامه‌ هاي ويژه براي زنان كارآفرين، كمكهاي جزئي بانك كشاورزي و حمايت وزارت تعاون از تعاونيهاي با ۷۰% عضو زن مي باشد كه آن هم متاسفانه كارايي و اثربخشي لازم را نداشته و به رانت تبديل شده است. از تعداد و وضعيت زنان كارآفرين نيز متاسفانه آمار و اطلاعات دقيقي وجود ندارد.

نهادهاي غيردولتي نيز كه در حول چهار محور عمدة فرهنگي ـ اجتماعي، صنفي ـ تخصصي، خيريه‌اي و سياسي فعاليت مي‌كنند، نيز نتواسته‌اند تاكنون نقش اثرگذاري در زمينة گسترش فعاليت‌هاي اقتصادي ـ اجتماعي زنان به ويژه كارآفريني ايفا كنند [19] .

متاسفانه در زمينه تحقيقات نيز در طفوليت به سر مي بريم و تحقيقات پايه اي در زمينه كارآفريني خصوصا كارآفريني زنان در ايران، بسيار محدود انجام شده است.

معرفي تحقيق انجام شده روي زنان و دختران كارآفرين دانشگاهي ايران

با توجه به وضعيت جمعيتي، تحصيلي و اشتغال زنان در ايران، تدبير انديشي جهت حل معضل بيكاري فارغ التحصيلان دانشگاهي دختر و ايجاد اشتغال و استفاده از توانمنديهاي اين قشر از جامعه كاملا احساس مي گردد. از سوي ديگر مشاهده مي شود كه توسعه كارآفريني زنان در جوامع مختلف توانسته است اثرات مثبت اقتصادي چشميگيري ايجاد نمايد. لذا به منظور ارائه راهكارهاي عملي جهت توسعه كارآفريني زنان و دختران دانشگاهي در ايران، تحقيقي با عنوان "طراحي و تبيين الگوي راه اندازي فعاليت كارآفرينانه توسط زنان و دختران دانشگاهي ايران" در سال ۱۳۸۱ در مركز كارآفريني دانشگاه صنعتي شريف تعريف گرديد. موارد زير ضرورت انجام اين تحقيق را نشان مي دهد:

- وجود تفاوتها ميان زنان و مردان کارآفرين

- وجود تحقيقات كم در زمينة كارآفريني زنان در سطح جهان خصوصاً در ايران

- افزايش تعداد زنان و دختران دانشگاهي

- كمك به حل معضل بيكاري

- استفاده بهينه از توانمنديهاي زنان دانشگاهي به عنوان سرمايه هاي ملي

- نياز به تقويت بخش خصوصي در اقتصاد کشور

هدف از انجام اين تحقيق، اولا، شناسايي عوامل مطرح در فرآيند راه اندازي فعاليت كارآفرينانه توسط زنان و دختران دانشگاهي ايران، ثانيا، ارائه مدل تحليلي چگونگي راه اندازي يک فعاليت كارآفرينانه توسط زنان و دختران دانشگاهي ايران و ثالثا، ارائه راهکارهايي جهت تقويت عوامل سوق دهنده و رفع يا تضعيف عوامل بازدارنده اين فرآيند بود.

اين تحقيق با همكاري حدود ۱۰ نفر از بهترين دانشجويان از رشته ها و دانشگاههاي مختلف، كار خود را آغاز كرد. از مهمترين دستاوردهاي اين تحقيق، شناسايي حدود ۲۰۰ زن كارآفرين دانشگاهي ايراني مي باشد كه با تلاش يكساله و همكاري كليه اعضا امكان پذير شد. در اين تحقيق پس از مرور ادبيات كارآفريني زنان و فرآيند راه اندازي فعاليت كارآفرينانه، الگوي اوليه عوامل موثر در موفقيت فرآيند راه اندازي فعاليت كارآفرينانه توسط زنان و دختران دانشگاهي بدست آمد. به منظور تست اين مدل در جامعه ايران، پرسشنامه اي طراحي و با نظر حدود ۳۰ تن از خبرگان كارآفريني اصلاح گرديد. اطلاعات مورد نياز اين كار تحقيقاتي از ۱۰۵ پرسشنامه كامل شده توسط زنان كارآْفرين بدست آمد و نتايج ارزشمندي حاصل گرديد.

ديد كلي از وضعيت زنان و دختران كارآفرين دانشگاهي ايران

با انجام پردازشهاي آماري، نتايج كلي تحقيق حاصل شد كه از آن ديد كلي نسبت به وضعيت زنان كارآفرين ايراني و فعاليت كارآفرينانه راه اندازي شده توسط آنان بدست آورديم.

زنان کارآفرين عموما در محدوده سني ۳۰ تا ۵۰ سال هستند که بسته به مليت اين سن متغير است. در اسراييل ميانگين سني خانمها ۵۲ سال است [20] ، در حالي که ميانگين سني مورد مشاهده در اروپا و آمريکا ۴۰ سال است. ميانگين سني زنان كارآفرين شركت كننده در تحقيق انجام شده در ايران، ۳۴ سال مي باشد. البته از فرد ۱۹ ساله تا ۵۴ ساله در اين افراد مشاهده مي شود. ۷۶% از آنها متاهل مي باشند. قبل از کارآفرين شدن، ۲۱.۹% دانشجو، ۳۱.۵% کارمند تمام وقت در يک شرکت دولتي، ۲۴.۸% کارمند تمام وقت در يک شرکت خصوصي، ۱۷.۱% کارمند پاره وقت، ۱% بيکار ، ۷.۶% خانه دار و ۱۳.۴% کارفرما بودند. مهمترين انگيزه ها و اهداف زنان كارآفرين ايراني به ترتيب اولويت، عبارتند از رضا ي ت شخصي ، اثبات شا ي ستگ ي هاي خود، کمک به د ي گران، داشتن قدرت و موقع ي ت اجتماعي برتر و استقلال مالي. در فرانسه مشاهده شد که خانمها به دنبال استقلال، ارضاي شخصي، کمک به اقتصاد و ايجاد شغل هستند [21] . در يک تحقيق ديگر، اهداف و انگيزه هاي خانمها عبارت بود از شناخت فرصت، بدست آوردن پول و لذت بردن از کار [22] . براي خانمهاي اسراييلي مانند بسياري از کشورهاي اروپايي و آمريکايي سه انگيزه توفيق طلبي، استقلال و پول به ترتيب بر عملکرد آنها اثر مثبت داشتند [23] . در آمريکا دوانگيزه اصلي، عبارت بودند از ارضاي شغلي و توفيق طلبي [24] . در حاليكه خانمهاي سنگاپوري علاقه به پيروز شدن و واقع بيني داشتند [25] .

نوع كسب و كارهاي ايجاد شده توسط زنان كارآفرين ايراني، ۴۴ % توليدي و ۵۶ % خدماتي مي باشد. در مطالعه ادبيات کارآفريني زنان مشاهده شد كه زنان کسب و کار خود را بيشتر در زمينه کارهاي خدماتي ايجاد مي کنند. در مطالعه اي که در سه کشور نروژ، زلاندنو و انگلستان صورت گرفته، زنان در مقايسه با مردان بسيار راغب تر به کسب و کارهاي خدماتي هستند. اين نسبتها، ۵۴ درصد در مقابل ۱۱ درصد در نروژ، ۵۶ درصد در مقابل ۹ درصد در زلاند نو و ۴۵ درصد در مقابل ۴ درصد در انگلستان بوده است [26] .

در اسرائيل نيز اکثر کسب و کارهاي ايجاد شده توسط زنان، خدماتي و در اولويت بعدي توليدي بوده است [27] . همچنين زنان بيشتر کارهاي سنتي را انتخاب مي کنند. به طور مثال در ترکيه اکثرا در تجارت و کارهاي سنتي مانند آرايشگري و خياطي کسب و کار ايجاد کرده اند [28] . در تحقيقي که در دو ايالت امريکا صورت گرفته، مشاهده شده است که ۴۲ درصد کارهاي سنتي در دست زنان است، در حاليکه ۱۷ درصد کارهاي غير سنتي توسط زنان اداره مي شود [29] . در ايران، كسب و كارهاي زنان در انواع مختلف مشاهده مي شود. ۳۹ % در فعال ي ت فرهنگي- هنري- آموزشي، ۱۴ % در صنا ي ع غذا ي ي، ۶% در حمل و نقل، ۴ % در بازرگاني، ۴ % در توليد و آموزش بافت فرش و ۴ % نيز در خدمات مشاوره اي فعاليت دارند. زنان كارآفرين، مهمترين مشكلات خود در زمان راه اندازي را ب و روکراسي اداري، قوان ي ن دست و پاگ ي ر ، گرفتن مجوزها ، تامين منابع مالي ، و تبع ي ض ها مي دانند.

نتيجه گيري و پيشنهادات

در اين مقاله ابتدا ضرورت توسعه كارآفريني در ميان زنان و دختران دانشگاهي تشريح گرديده سپس اثرات اقتصادي كارآفريني زنان در جهان بازگو شد. پس از بيان وضعيت كارآفرني زنان در ايران، تحقيق انجام شده در اين زمينه معرفي و نتايج كلي بدست آمده از اين تحقيق ارائه گرديد.

حال پس از انجام پردازشهاي آماري با استفاده از نرم افزار SPSS ، و تحليل نتايج، با استناد به نتايج بدست آمده ، راهكارهاي زير جهت توسعه كارآفريني زنان و دختران دانشگاهي ايران ارائه مي گردد:

- تقويت انگيزه كارآفريني در زنان و دختران دانشگاهي

- ترويج فرهنگ كارآفريني در ميان زنان و دختران خصوصا دانشگاه يان

- ارائه آموزشهاي تخصصي و كاربردي در زمينه كارآفريني

- پرورش خلاقيت از دوران كودكي

- معرفي الگوهاي موفق زنان كارآفرين

- حمايت از زنان كارآفرين در مرحله راه اندازي

- معرفي فرصتهاي كارآفريني زنان خصوصا در دانشگاهها

- اصلاح سياستها و قوانين موجود در جهت حمايت از كارآفريني زنان

- تدوين سياستهاي جديد در حمايت از زنان كارآفرين

- تقويت تشكلهاي زنان كارآفرين

- ايجاد مراكز رشد كارآفريني زنان

- اعطاي تسهيلات مناسب به صاحبان ايده هاي خلاق

 

*این مقاله در اولين همایش کارآفرينی زنان و چالش‌های پيش‌رو ارائه شد.

 

منابع

· احمدپور دارياني محمود ، کارآفريني: تعاريف، نظريات، الگوها، انتشارات پرديس، ۱۳۷۹

· بامداد شيدا ، ساختار اشتغال زنان در کشور و تغييرات آن در چهل سال گذشته و بررسي ميزان اشتغال زنان با عوامل اجتماعي اقتصادي در شهرستانهاي ايران، پايان نامه کارشناسي ارشد، دانشکده علوم اجتماعي دانشگاه تهران، ۱۳۷۵

· سالنامه آماري سال ۱۳۸۱، انتشارات سازمان آمار ايران

· سازمان مديريت و برنامه ريزي کشور، ويژگيهاي اجتماعي- اقتصادي زنان در ايران، مرکز آمار ايران، ۱۳۸۱

· سازمان مديريت و برنامه ريزي کشور، گزارش اقتصادي و نظارت بر عملكرد سال دوم برنامه سوم توسعه،انتشارات سازمان مديرِيت و برنامه ريزي، ۱۳۸۰

· صابر فيروزه، راههاي توسعه کارآفريني زنان در ايران، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، ۱۳۸۱، ۱۷۶ صفحه

· ANNA A. L. et al., Women Business Owners in Traditional and Non-traditional Industries, Journal of Business Venturing ۱۹۹۹ , Vol. ۱۵ , pp. ۲۷۹ - ۳۰۳

· HISRICH R. D., O’BRIEN M., the Women Entrepreneur from a Business and Sociological Perspective, Frontiers of Entrepreneurship Research, Wellesley, MA: Babson College, ۱۹۸۱ , pp. ۲۱ - ۳۹

· LERNER M., BRUSH C.G., HISRICH R. D., “Israel Women Entrepreneurs: An Examination of Factors Affecting Performance”, Journal of Business Venturing, ۱۹۹۷ , vol. ۱۲ , pp. ۳۱۵ - ۳۳۹ .

· MAYSAMI R. C., GOBY V. P., Female Business Owner in Singapore and Elsewhere: A Review of Studies, Small Business Management, April ۱۹۹۹ , pp. ۹۶ - ۱۰۵

· ORBAN M., Women Business owners in France: the issue of financing discrimination”, Journal of Small Business Management, ۲۰۰۱ , pp. ۹۵ - ۱۰۲ .

· SHANE S. et al., an Exploratory Examination of the Reasons Leading To New Firm Formation across Country and Gender, Journal of Business Venturing, ۱۹۹۱ , vol. ۶ , pp. ۴۳۱ - ۴۴۶

· Ufuk H., Ozgen O. (). Interaction between the Business and Family Lives of Women Entrepreneurs in Turkey, Journal of Business Ethics, ۲۰۰۱ , vol ۳۱ , pp. ۹۵ - ۱۰۶

در پايان لازم مي دانم از مركز كارآفريني دانشگاه صنعتي شريف و رياست اين مركز آقاي دكتر فيض بخش كه از انجام اين تحقيق پشتيباني نمودند تشكر نمايم. همچنين از گروه كارآفريني زنان اين مركز خانمها مهندس روحاني، بهنود، زندي، فاطمي، نجمي زاده، شفيعي و زماني و آقاي مهندس لطفعلي اي به خاطر همكاري در انجام اين تحقيق تقدير و تشكر مي نمايم.

 


[1] ساانامه آماري ايران، ۱۳۸۱

[2] ساانامه آماري ايران، ۱۳۸۱

[3] شيدا بامداد، ۱۳۷۵

[4] ساانامه آماري ايران، ۱۳۸۱

[5] دفتر رياست جمهوري، ۱۳۸۳

[6] ساانامه آماري ايران، ۱۳۸۱

[7] دفتر رياست جمهوري، ۱۳۸۳

[8] ساانامه آماري ايران، ۱۳۸۱

[9] سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور، ۱۳۸۱

[10] احمدپور، ۱۳۷۹

[11] Business Research, ۲۰۰۲ center for

[12] Case Study: Women’s Growth Capital Fund, ۲۰۰۲

[13] Center for Policy Alternatives, ۲۰۰۲

[14] U.S. Bureau of Consensus, ۲۰۰۲

[15] U.S. Small Business Administration, ۲۰۰۲

[16] OECD, ۱۹۹۶

[17] Orban , ۲۰۰۱

[18] Chambre Tunisienne des Femmes Chefs d’Entreprises, ۲۰۰۱

[19] صابر، ۱۳۸۱

[20] Lerner, Brush & Hisrich, ۱۹۹۷

[21] Orban , ۲۰۰۱

et al. , ۱۹۹۹ [22] Anna

[23] Lerner, Brush & Hisrich, ۱۹۹۷

[24] Hisrich & O’brien, ۱۹۸۱

[25] Maysami & Goby, ۱۹۹۹

[26] Shane et al. , ۱۹۹۱

[27] Lerner, Brush, & Hisrich, ۱۹۹۷

[28] Ufuk, Ozgen, ۲۰۰۱

[29] Anna et al. , ۱۹۹۹

 

  • Elvira

    Elvira

    • ۱۳۹۶/۰۶/۱۷ - ۰۱:۰۵:۲۴

    Pretty nice post. I just stumbled upon your blog and wanted to
    say that I've really enjoyed browsing your blog posts.
    In any case I will be subscribing to your rss feed and I hope you
    write again soon!


ارسال نظر برای این مطلب غیر فعال شده است!