الکسا

چیلر

نوشته شده توسط:آرمین نظامی | ۰ دیدگاه

       چیلر

تقسيم بندي چيلرها

چيلرها از جمله تجهيزات بسيار مهم در سرمايش هستند که به طور کلي مي توان آنها را به دو دسته چيلرهاي تراکمي و چيلرهاي جذبي تقسيم کرد. به طور کلي چيلرهاي تراکمي از انرژي الکتريکي و چيلرهاي جذبي از انرژي حرارتي به عنوان منبع اصلي براي ايجاد سرمايش استفاده مي کنند.فناوري تبريد جذبي روشي عالي براي تهويه مطبوع مرکزي در تأسيساتي است که ظرفيت ديگ اضافي داشته و مي توانند بخار يا آب داغ مورد نياز براي راه اندازي چيلر را تأمين نمايند. چيلر هاي جذبي ظرفيت بين 25 تا 1200 تن برودتي را براحتي تأمين مي کنند. البته قابل ذکر است که برخي از توليد کنندگان ژاپني موفق شده اند چيلرهاي جذبي با ظرفيت معادل5000 تن نيز توليد کنند.



تقسيم بندي چيلرها 

چيلرها از جمله تجهيزات بسيار مهم در سرمايش هستند که به طور کلي مي توان آنها را به دو دسته چيلرهاي تراکمي و چيلرهاي جذبي تقسيم کرد. به طور کلي چيلرهاي تراکمي از انرژي الکتريکي و چيلرهاي جذبي از انرژي حرارتي به عنوان منبع اصلي براي ايجاد سرمايش استفاده مي کنند.

فناوري تبريد جذبي روشي عالي براي تهويه مطبوع مرکزي در تأسيساتي است که ظرفيت ديگ اضافي داشته و مي توانند بخار يا آب داغ مورد نياز براي راه اندازي چيلر را تأمين نمايند. چيلر هاي جذبي ظرفيت بين 25 تا 1200 تن برودتي را براحتي تأمين مي کنند. البته قابل ذکر است که برخي از توليد کنندگان ژاپني موفق شده اند چيلرهاي جذبي با ظرفيت معادل5000 تن نيز توليد کنند.

در سيستمهاي جذبي غالباً از آب به عنوان مبرد استفاده مي شود. گرماي مورد نياز براي کارکرد اين چيلرها به طور مستقيم از گاز طبيعي يا گازوئيل تأمين مي گردد. منابع غير مستقيم گرما در چيلرهاي جذبي عبارتند از آب داغ بخار پر فشار و کم فشار. بر اين اساس توليد کنندگان مختلف در جهان سه نوع اصلي چيلر جذبي ارائه مي نمايند که عبارتند از : شعله مستقيم ، بخار و آب داغ.

در يک تقسيم بندي عمومي مي توان چيلرهاي جذبي را در دو دسته چيلرهاي جذبي آب و آمونياک و چيلرهاي جذبي ليتيوم برومايد و آب طبقه بندي نمود . در واقع در هر سيکل تبريد جذبي يک سيال جاذب و يک سيال مبرد وجود دارد که تقسيم بندي فوق بر اين مبنا انجام شده است. در سيستم آب و آمونياک ، سيال مبرد آمونياک وسيال جاذب آب است. در سيستم ليتيوم برومايد و آب ، سيال مبرد آب و سيال جاذب ، محلول ليتيوم برومايد است.

اما بر حسب اجزاي سيستم هم مي توان تقسيم بندي هاي ديگري ارائه کرد مثلاً مي توان سيکل هاي تبريد جذبي را به سيکل هاي تبريد يک اثره ، دو اثره و سه اثره طبقه بندي کرد. امروزه سيکل هاي تبريد جذبي تک اثره و دو اثره در مقياس بسيار وسيع و در اشکال متنوع ساخته مي شوند و سيکل هاي سه اثره همچنان در دست مطالعه مي باشند.

ويژگي هاي يك چيلر جذبي 

بعضی از چیلرخای جذبی بویژه چیلرهای ۵ تا ۲۵ تن از سیکل آمونیاک-آب استفاده می کنند که در آن آمونیاک نقش مبرد را دارد و آب ماده جاذب است اما در اینجا بحث فقط به چیلرهای با ظرفیت ۱۰۰ تا ۱۶۰۰ تن محدود می شود که از سیکل لیتیوم بروماید-آب استفاده می کننددر این چیلر آب نقش مبرد را دارد و محلول لیتیوم بروماید جاذب است .

اثر تبرید با برقراری خلا در اواپراتور ایجاد می شود میزان این خلا ۰.۲ تا ۰.۲۵ اینچ جیوه است در این فشار پایین مایع مبرد (آب) در دمای ۳۵ تا ۴۵ درجه فارنهایت به جوش می آید . گرمای لازم برای جوشش آب مبرد نیز از آبی که قرار است سرد شود گرفته می شود .

جهت برقراری خلاء زیاد در اواپراتور به منظور تداوم سیکل تبرید آب بخار شده در اواپراتور توسط محلول لیتیوم بروماید موجود در بخش جذب کننده چیلر جذب می شود چون اضافه شدن این آب محلول لیتیوم بروماید را رقیق کرده و قدرت جذب آن را کاهش می دهد محلول رقیق شده با پمپ به ژنراتور ارسال می شود که در آنجا حرارت دیده و آب آن دوباره جوش می آید و تبخیر می شود .

حرارت لازم در ژنراتور ممکن است توسط بخار یا آب داغ یا سوختن مستقیم گاز یا نفت حاصل شود . سپس محلول قوی لیتیوم بروماید (که آب آن در ژنراتور جدا شده) به قسمت جذب کننده بر می گردد و بخار آن نیز به کندانسور می رود تا پس از تقطیر به اواپراتور برگردد .

۱) نشت ناپذیری

به دلیل خلا زیاد موجود در بخش جذب کننده خیلی مهم است که دستگاه کاملا نشت ناپذیر باشد حتی یک نشت کوچک موجب ورود هوا یا سایر گازهای غیر قابل تقطیر به دستگاه شده در نتیجه سیکل تبرید را مختل می کند .

۲) واحد تخلیه گاز

این واحد برای تخلیه گاز و یا سایر گازهای غیر قابل تقطیر از دستگاه تعبیه می شود تا در صورت وجود نشت کم چیلر بتواند به کار خود ادامه دهد واحد های تخلیه گاز و روشهای تخلی در چیلرها متفاوتند و برای پی بردن به چگونگی کار باید به دستورالامل کارخانه سازندخ چیلر مراجعه نمود .

۳) پمپها

پمپها برای گردش دادن محلول مبرد و لیتیوم برماید در داخل چیلر بکار می روند مدلهای اولیه چیلرهای جذبی دارای پمپهای نوع باز بودند و برای جلوگیری از نشت گازهای غیر قابل تقطیر از کاسه نمدهای مکانیکی استفاده می شود این کاسه نمدها باید هر ۲ سال تعویض گردد . مدلهای اخیر چیلرهای جذبی دارای پمپ بسته می باشند یاتاقانها و موتورها و سایر اجزا باید تقریبا هر ۴ سال یک بار بازرسی شود .

۴) شیر های سرویس

شیرهای سرویس بایستی هر ۲ یا ۳ سال تعویض گردد

۵) وسایل ایمنی

وسایل مختلف کنترل کننده مثل قطع دما-پایین و فلوسوئیچهای آب سرد و آب خنک کننده آب کندانسور بایستی هر ۶ ماه از نظر صحت کارکرد بازرسی شود .

0)                       آزمایشات نشت
در ای آزمایش باید خلا چیلر با گاز نیتروژن شکسته شود و داخل آن با استفاده از ترکیب مبرد فریون ۱۲ و نیتروژن تحت فشار قرار گیرد . در این مورد هرگز نباید از هوا استفاده شود برسی وجود یا عدم نشت نیز توسط نشت یاب الکترونیکی بسیار دقیق انجام می گیرد
۷)سایر موارد مربوط به نگهداری
در تنظیم برنامه مربوط به سایر اجزاء دستگاه باید به دستورالامل کارخانه سازنده توجه نمود که بر حسب طرح دستگاه ممکن است شامل موارد زیر باشد:
۷-۱)اصلاح محلول لیتیوم برماید
۷-۲)اضافه کردن اکتان الکل
۷-۳)اجرای آزمایش نشت حین کار
۷-۴)بازرسی سیستم های آب بندی در پمپهای باز
۷-۵)روغن کاری موتورهای کنترل ظرفیت
۷-۶)بازرسی و تمیز کردن سرهای افشاننده محلول
۷-۷)تجزیه و تحلیل محلول لیتیوم برماید در دوره های زمانی معین

1)                        

قطعات يك چيلر 


 مشخصات كليv

1- لوله‌هاي تقطير كننده (كندانسور)

2-لوله‌هاي جوشاننده (ژنراتور)

3-لوله تقسيم كننده افشانكهاي مبرد

4-لوله تقسيم كننده افشانكهاي محلول

5-لوله‌هاي تبخير كننده

6-لوله‌هاي جاذب (پنهان)

7-شير كنترل ظرفيت با تغيير مقدار محلول (در مدلهاي قديمي)

8-چراغ تشخيص محافظ سيكل (سايكل‌گارد)

9-سوئيچ كنترل سطح پايين مبرد

10-سوئيچ قطع رقيق‌سازي (در مدلهاي قديم)

11-شير سرويس پمپ مبرد

12-پمپ مبرد

13-مسير عبور مبرد تقطير شده

14-غلاف با حسگر قطع كننده در دماي پايين مبرد (در مدلهاي قديمي: بر روي پوسته بخش تبخير كننده و در مدلهاي جديد روي مخزن پمپ مبرد)

15-شير محافظ سيكل (پنهان)

16-مبدل حرارتي

17-شير سرويس پمپ محلول

18-پمپ محلول

19-شكننده خلا جعبه بخار

20-مسير محلول غليظ

21-مسير سرريز محلول غليظ

22-مسير بخار تقطير شده

23-مسير محلول رقيق

25-شير برگشت محلول سيستم پرج

26-شير كنترل ظرفيت با تغيير مقدار محلول

27-تابلو كنترل

28-شير تخليه سيستم پرج

29-شير اضافي براي ايجاد خلا

30-اگزاستر پرج ابزوربر (جاذب)

31-اگزاستر پرج كندانسور (تقطير كننده)

32-كنترل سطح مبرد

33-غلاف سوئيچ دما (2)

34-كنترل سطح سيستم پرج

35-شير تزريق كنترل سطح پايين (پنهان در مدلهاي قديمي)

36-شير تخليه

 مشخصات تابلو:v

1-كليد ريست (Reset)

2-ساعت كاركرد

3-كليد برق اصلي تابلو

4-كليد روشن خاموش

5-كليد محافظ چرخه

6-كليدهاي انتخاب دما

7-نمايشگر دما

8-نشانه‌گر اصلي

9-نشانه‌گر شروع كار دستگاه

10-نشانه‌گر عملكرد شير محافظ چرخه

11-نشانه‌گر تخليه



12-نشانه‌گر اضافه بار پمپ سلوشن

13-نشانه‌گر اضافه بار پمپ رفريجرانت

14-رله

15-كنترل سه فاز

16-كليد مينياتوري محافظ پمپ

17-كنتاكتور برق اصلي تابلو

18-كليد درب تابلو

19-كليد حرارتي برق اصلي تابلو

20-كنتاكتور پمپ سلوشن

21-كنتاكتور پمپ رفريجرانت

22-جعبه كليد

23-كليد دماي محافظ چرخه

24-ترمينال خروجي تابلو

25-كليد دماي ضد يخ‌زدگي

 

شرح عملكرد چيلرهاي جذبي

چپلرهاي جذبي بسته و دو مخزني براي توليد سرما از گرما استفاده مي‌كنند مخزن پايين شامل جذب كننده و تبخير كننده و مخزن بالايي شامل ژنراتور و كندانسور مي‌باشد، ماده جاذب در اين چپلرها محلول ليتيوم برمايد است و از آب به عنوان مايع مبرد استفاده مي‌شود. پمپهاي محلول و رفريجرانت موجب چرخش مايعات موجود در دستگاه مي‌گردند. نحوه عملكرد چپلرهاي جذبي بسيار ساده بوده و براساس جذب حرارت و تبخير در فشار مطلق پايين (خلاء) در دماي پايين صورت مي‌گيرد. محلول ليتيوم برمايد، بخار آب را جذب نموده سيكل برودتي را مجددا برقرار مي‌سازد.

 


-سيكل جريان:

مايع مبرد ابتدا بر روي سطح خارجي لوله‌هاي اواپراتور پاشيده مي‌شود و از ميان مجموعه لوله‌هاي اواپراتور مي‌گذرد كه در اين حالت مايع مبرد بر اثر جذب گرما از اين لوله‌ها به دليل گرماي نهان تبخير، تبخير مي‌گردد و در نتيجه مايع داخل لوله‌ها سرد مي‌شود. سپس بخار مايع مبرد از اواپراتور به منطقه جاذب (ابزوربر) كشيده شده و توسط مايع جاذب (ليتيوم برمايد) كه بر روي لوله‌هاي ابزوربر پاشيده مي‌شود جذب مي‌گردد. گرماي نهان تبخير و گرماي واكنش به مايع جاذب منتقل شده و سپس به آب داخل لوله‌هاي ابزوربر (جاذب) انتقال مي‌يابد. و اين محلول به دليل جذب آب، رقيق مي‌شود و براي تغليظ مجدد و بازيابي مايع مبرد توسط پمپ به درون ژنراتور منتقل مي‌گردد. در ژنراتور، به محلول رقيق (با بخار يا آب داغ) حرارت داده مي‌شود و در نتيجه مايع مبرد به شكل بخار از مايع جاذب جدا مي‌گردد و مجددا بخار مي‌شود. بخار مايع مبرد از ميان كندانسور عبور كرده و در آنجا با لوله‌هاي آب سرد تقطير كننده برخورد مي‌كند و گرما از دست مي‌دهد و به صورت مايع در مي‌آيد. مايع مبرد مجددا به درون اواپراتور منتقل شده و چرخه مذكور از نو آغاز مي‌گردد. در همين حال محلول جاذب تغليظ شده نيز مجددا از ژنراتور به بخش جاذب منتقل مي‌شود و چرخه جديد آغاز مي‌شود. كارآيي چرخه (سيكل) از طريق عبور محلول رقيق نسبتا سرد و محلول غليظ نسبتا گرم از ميان يك مبدل حرارتي افزايش مي‌يابد.

2-2-كنترل ظرفيت:

ظرفيت برودتي دستگاه را مي‌توان با تغيير ميزان بخار يا آب داغ ورودي به قسمت ژنراتور توسط يك شير كنترل ظرفيت، تنظيم نمود. موقعيت اين شير بوسيله يك كنترل كننده حرارتي كه دماي آب سرد خروجي را اندازه‌گيري مي‌كند مشخص مي‌شود و در شرايط حداكثر ظرفيت، شير كنترل به طور كامل باز مي‌شود. با كاهش بار و يا كاهش دماي آب سرد به ميزان كمتر از حد تعيين شده، شير كنترل در حد بسته شدن خواهد رسيد و در شرايط بدون بار، شير كنترل عملا بسته خواهد بود.

3-2-كنترل غلظت پايين: 

هنگامي كه دماي آب تقطير كننده پايين باشد، شير جاذب (تنها در بعضي از مدلها وجود دارد) يا شير كنترل دماي پايين مبرد (در ساير مدلها) غلظت محلول ليتيوم برمايد را تنظيم كرده و ميزان كافي مايع مبرد را در مدار اواپراتور به جريان مي‌اندازد تا از ايجاد خلا مايع در پمپ مبرد جلوگيري به عمل آيد. در بعضي از مدلها نوعي شير شناور تعبيه شده است كه از ميزان جريان محلول در ژنراتور در شرايط بارجزئي مي‌كاهد و در نتيجه برغلظت محلول جاذب مي‌افزايد.

4-2-كنترل غلظت بالا:

در صورتي كه محلول جاذب بيش از حد مجاز غليظ شود. شير محافظ چرخه، (Cycle Guard Valve) باز مي‌شود و مايع مبرد به درون مدار محلول جاذب، جريان مي‌يابد و در نتيجه از غلظت محلول جاذب، كاسته مي‌شود. مجموعه‌اي متشكل از 3 كليد جهت كنترل مايع مبرد و كليد حرارتي كنترل دماي محلول جاذب، غلظت محلول جاذب را به منظور كنترل گام به گام، توسط شير سايكل گارد، تنظيم مي‌نمايند.

5-2-سيستم تخليه : (Purge)

هنگامي كه دستگاه در حال كار است محلول ليتيوم برمايد از لوله خروجي پمپ از ميان دو دستگاه انتقال دهنده مواد غير قابل تقطير عبور مي‌كند. محلول، از يك طرف از طريق لوله خروجي دستگاه انتقال دهنده اول مستقيما به درون دومين مبدل حرارتي مي‌ريزد. مواد غيرقابل تقطير از آنجا به كندانسور منتقل مي‌شوند. در كندانسور اين مواد به كمك دومين دستگاه انتقال دهنده جمع‌آوري شده و به ظرف جداسازي منتقل مي‌شوند در اين قسمت مواد غيرقابل تقطير به محفظه ذخيره منتقل شده و محلول مجددا به جاذب باز مي‌گردد.

در صورتي كه محفظه ذخيره از مواد غيرقابل تقطير انباشته شود، سطح محلول جاذب تغيير سطح يافته به درون جاذب مي‌ريزد. هنگامي كه محلول به سطح تعيين شده‌اي كه در نزديكي كف محفظه ذخيره قرار دارد نزديك شود. يك لامپ هشدار دهنده بر روي صفحه كنترل روشن مي‌شود كه حاكي از لزوم تخليه گاز از محفظه ذخيره است. تخليه گاز مذكور بايد ابتدا با بستن شير برگشت محلول جاذب آغاز شود (در مدلهاي جديدتر شير تخليه را نيز بايد بست).

1-5-2-طرز كار سيستم تخليه (Purge) بدون استفاده از پمپ و كيوم:

در زمان كار دستگاه ليتيوم برمايد از بخش خروجي پمپ محلول از دو جت اگزاستر عبور نموده و جت الگزاستر بعد از مكش گازهاي غيرقابل تقطير از ابزوربر به مبدل حرارتي دوم تخليه مي‌نمايد. گازهاي غيرقابل تقطير به قسمت كندانسور فرستاده شده و سپس به وسيله جت اگزاستر دوم توسط خط تخليه به داخل بخش جدا كننده انتقال مي‌يابد.
در بخش جدا كننده، گازهاي غيرقابل تقطير به انباره منتقل مي‌شوند و محلول به ابزوربر باز مي‌گردد و هم زمان با انباشته شدن انباره از گازهاي غيرقابل تقطير، سطح محلول بحدي فشرده مي‌گردد كه به سطح تعيين شده برسد.

مقدار محلول جابجا شده به طرف ابزوربر انتقال مي‌يابد در اين مرحله با روشن شدن چراغ مربوطه ورودي تابلو نياز به تخليه گازهاي زائد نشان داده مي‌شود. با بستن شير برگشت محلول به ابزوربر، شير به كندانسور از يك مكش ساده جلوگيري مي‌نمايد. محلول به انباره فشار آورده و گازهاي غيرقابل تقطير را به بالاتر از فشار اتمسفر كمپرس مي‌كند. شير تخليه را باز نموده گازهاي غيرقابل تقطير خارج شده و سپس بلافاصله شير را مي‌بنديم و براي اينكه دستگاه پرج بتواند كار خود را انجام دهد. شير و سپس شير را باز نموده و عمل تخليه خودكار بدون استفاده از پمپ به طور مداوم ادامه مي‌يابد. گازهاي غيرقابل تقطير در انباره حبس شده و نمي‌توانند در زمان خاموشي به داخل دستگاه وارد شوند.

3-روشن ـ خاموش كردن دستگاه:

روشن روشن ـ خاموش كردن دستگاه توسط مشتري تعيين مي‌شود. در زير، رايج‌ترين روشهاي روشن ـ خاموش كردن دستگاه شرح داده شده است. با مطالعه موارد زير مي‌توان روش مورد نظر را تعيين نمود.

تذكر: در صورتي كه دستگاه براي بيش از 2 روز خاموش بوده است حتما بايد از روشي تحت عنوان (روشن كردن دستگاه پس از خاموش بودن براي مدت محدود) يا (روشن كردن دستگاه پس از خاموش بودن براي مدت طولاني) تبعيت كرد.

1-3-روشن ـ خاموش كردن نيمه اتوماتيك:

در اين سيستم ساده، از برخي از تجهيزات اضافي كه به دستگاه نصب مي‌شوند. جهت روشن خاموش كردن دستگاه استفاده مي‌شود. در اين روش دستگاه به وسيله يك كليد روشن ـ خاموش به طور دستي روشن يا خاموش مي‌شود. در زير شيوه‌هاي متفاوت استفاده از اين روش ذكر گرديده است.

-استفاده از رله خودكار:

استارتر پمپ آب تبريد شده و پمپ آب كندانسور (يا ساير تجهيزات اضافي) به مدار تابلو كنترل دستگاه سيم‌كشي و وصل گرديده و همزمان با آغاز به كار دستگاه، اين تجهيزات نيز به كار مي‌افتند. كليدهاي حركت آب همچنان در مدار شبكه كنترل باقي مي‌مانند و استاتر و محافظ آمپر پمپ‌ها به يك مدار خارجي وصل مي‌شوند. در حالت خاموش، دستگاه و تمامي تجهيزات اضافي همچنان به كار خود ادامه مي‌دهند. اين عمل تا زماني ادامه دارد كه رقيق‌سازي اتوماتيك به طور كامل انجام گيرد.
2-1-3-استفاده از سيستمهاي اضافي دستي:

از اين روش هنگامي استفاده مي‌شود كه دستگاههاي ديگر به صورت دستي روشن خاموش شوند و يا به طور مستقل از دستگاه چپلر و يا قبل از آن نياز به روشن كردن آنها باشد. كليدهاي حركت آب براي پمپ‌هاي اضافي به مدار شبكه كنترل دستگاه چپلر وصل مي‌شوند. مي‌توان تجهيزات اضافي را به طور دستي و پس از رقيق‌سازي اتوماتيك دستگاه خاموش نمود.

2-3-روشن ـ خاموش كردن تمام اتوماتيك:

اين روش تقريبا مشابه روش نيمه اتوماتيك است با اين تفاوت كه در اين روش قبل از كليد روشن خاموش از يك تايمر يا ترموستات Field Supplid استفاده مي‌شود. هنگام استارت اوليه پس از خاموش شدن دستگاه به دليل برودت زياد، يا پس از قطع برق و يا (در بعضي از مدلها) پس از خاموش شدن دستگاه به دليل پايين بودن سطح مبرد، بايد دكمه Reset را فشار داد.

در اين حالت كليد روشن ـ خاموش بايد روي حالت خاموش باشد، براي تشخيص دستگاه‌هايي كه به دليل پايين بودن سطح مبرد خاموش مي‌شوند مي‌توان از نمودار موجود در صفحه كنترل (نمودار سيم‌كشي) استفاده نمود.

3-3-مراحل روشن كردن دستگاه: 

براي اينكه از عملكرد صحيح مدارات اطمينان حاصل شود. بايد ابتدا دكمه Reset را براي يك لحظه فشار داد. سپس بايد كليد روشن ـ خاموش را روي حالت روشن قرار داد. تنها زماني بايد مجددا دكمه Reset را فشار داد. كه دستگاه به يكي از سه دليل زير خاموش شده باشد: 1-قطع برق 2-برودت زياد 3-پايين بودن سطح مايع مبرد (آب) مراحل روشن نمودن دستگاه به طول مدت خاموش بودن دستگاه نيز بستگي دارند. در صورتي كه دستگاه بين 3 روز تا 3 هفته خاموش بوده باشد بايد از روش (روشن كردن دستگاه پس از خاموش بودن براي مدت زمان محدود) استفاده شود. در صورتي كه اين مدت از 3 هفته تجاوز نمايد بايد از روش (روشن كردن دستگاه پس از خاموش بودن براي مدت طولاني) پيروي كرد.

1-3-3.

4-3-مراحل خاموش كردن دستگاه:

4-3)الف ـ شرايط محيط موتورخانه، بالاي صفر درجه:

كليد روشن ـ خاموش را در وضعيت خاموش قرار دهيد. دستگاه به طور خودكار عمليات رقيق‌سازي را انجام داده و خاموش مي‌شود. مي‌توان دستگاه را تا هنگام روشن نمودن بعدي در همين وضعيت قرار داد.

4-3) ب ـ شرايط محيط موتورخانه، پايين‌تر از صفر درجه:

كليد روشن ـ خاموش را در وضعيت خاموش قرار دهيد. منتظر شويد تا عمليات رقيق سازي اتوماتيك به طور كامل به اتمام رسيده و كليه مجموعه پمپها متوقف شوند. سپس بايد كليه لوله‌ها را تخليه نمود و داخل آنها را با ضد يخ پر كرد. علاوه بر اين، اقداماتي نيز بايد براي سيكل مبرد صورت گيرد. براي جلوگيري از يخ‌زدگي دستگاه بايد كليه موارد فوق رعايت شوند.

-بازديد دوره‌اي (سرويس):

براي مراقبت و نگهداري از دستگاههاي جذبي لازم است تا از آنها براساس برنامه مدون بازديد دوره‌اي به عمل آيد. (اطلاعات مربوطه در بخش نگهداري عمومي ذكر شده است).

1-4-سرويس ماهيانه:

الف ـ تعيين ميزان افت جاذب
ب ـ تعيين ميزان مواد غيرقابل تقطير
ج ـ تنظيم كنترل ظرفيت دستگاه

2-4-سرويس دو ماه يكبار:

الف ـ بازديد از كليد جلوگيري كننده از برودت زياد
ب ـ كنترل خاموش شدن در اثر برودت زياد
ج ـ كنترل عملكرد سايكل گارد



رسوب لوله‌هاي تقطير كننده:
وجود جرم در لوله‌هاي كندانسور را هنگامي مي‌توان تشخيص داد كه اختلاف دماي آب خروجي كندانسور و مايع مبرد موجود در كندانسور از حالت نرمال (7 تا 13 درجه فارنهايت) در وضعيت حداكثر بار (يعني زماني كه شير كنترل ظرفيت به طور كامل باز است) بيشتر باشد. جرم موجود در لوله‌ها مي‌تواند موجب كاهش انتقال حرارت، افزايش مصرف بخار و محدود شدن ظرفيت دستگاه گردد. جرم نرم را مي‌توان با استفاده از برس آنها را از بين برد. توصيه مي‌شود از طرز عمل سختي گير در اين موارد استفاده شود.
2-5-نحوه نگهداري و محافظت از ليتيوم برمايد:
محلول ليتيوم برمايد و آب، محلولي غيرسمي، غير اشتعالزا و غير انفجارزا است و مي‌توان آن را در مخازن باز، نگهداري نمود. اين ماده از ثبات بسيار زيادي برخوردار است و حتي پس از سالها استفاده در دستگاههاي جذبي خصوصيات خود را از دست نمي‌دهد.
-تذكر:
تماس ليتيوم برمايد با پوست و چشم مي‌تواند ايجاد خارش و سوزش نمايد. در صورت تماس پوست با اين ماده، محل تماس را با آب و صابون شستشو دهيد. در صورت تماس اين ماده با چشم به سرعت چشم را با آب سرد شستشو داده و در اسرع وقت به پزشك مراجعه نماييد. ليتيوم برمايد يك محلول نمكي بسيار قوي است و به هيچ وجه نبايد با مكيدن از طريق دهان آن را از ظرف تخليه كرد.


محافظت از  تجهيزات:

از آنجا كه ليتيوم برمايد، در مجاورت با هوا مي‌تواند موجب خوردگي فلزات گردد، در صورت پاشيده شدن محلول مذكور بر روي ابزارها يا قسمتهاي فلزي تجهيزات بايد به سرعت آنها را تميز كرده و با آب شستشو داد.
براي جلوگيري از زنگ زدگي، بهتر است ابزارآلات مورد استفاده را پس از شستشو با آب با يك لايه روغن اندود كنيد. پس از خالي كردن مخازن ليتيوم برمايد جهت جلوگيري از خوردگي آنها را با آب شستشو دهيد.
ليتيوم برمايدي كه براي چپلرهاي جذبي مورد استفاده قرار مي‌گيرد بايد در مخازن اصلي يا مخازن كاملا تميز نگهداري شود.

كيفيت محلول:

ليتيوم برمايد مخصوص دستگاههاي جذبي را مي‌توانيد از نمايندگيهاي موجود در محل زندگي خود تهيه نماييد. بعضي از انواع ليتيوم برمايد كه از منابعي غير از منابع معتبر تهيه مي‌شوند، معمولا داراي ناخالصي‌هايي هستند كه موجب بروز مشكلات و افزايش مواد غيرقابل تقطير در دستگاه مي‌گردند..


مراحل تخليه گازهاي غيرقابل تقطير:

در مدلهاي جديد، براي تخليه، فقط از شير تخليه براي تخليه استفاده مي‌شود (شكل 2) در مدلهاي قديمي هر گونه ارجاع به اين شير بايد ناديده گرفته شود. براي تشخيص نوع مدل دستگاه و روش تخليه به دستورالعمل نصب شده بر روي دستگاه مراجعه كنيد.
1-فقط هنگامي كه دستگاه در حال كار است مي‌توان آن را تخليه نمود.
2-فقط هنگامي كه چراغ Purge روشن است بايد دستگاه را تخليه نمود.
3-سر لوله پلاستيكي بايد در انتهاي ظرف پلاستيكي و در زير سطح محلول آن قرار بگيرد.
4-نخست شير تخليه را ببنديد (در مدلهاي داراي شير) و سپس شير برگشت محلول را ببنديد.
5-حدود 5 دقيقه صبر كنيد تا فشار محفظه ذخيره به بيش از فشار اتمسفري برسد.
6-به آرامي شير تخليه را باز كنيد در صورتي كه سطح مايع در ظرف تخليه پايين آمد مجددا شير را بسته و حدود 2 دقيقه ديگر صبر كنيد.
7-مجددا به آرامي شير تخليه را باز كنيد. در صورت مشاهده حباب در ظرف تخليه شير را همچنان باز نگهداري تا حبابها به طور كامل خارج شده و سطح مايع درون ظرف افزايش يابد و پس از تكميل اين كار، شير را ببنديد.
8-شير برگشت محلول را باز كنيد و سپس شير تخليه را باز كنيد (در مدلهاي داراي شير تخليه).
9-به آرامي شير تخليه را باز كنيد و بگذاريد تا محلول موجود در ظرف تخليه به درون لوله كشيده شود و سطح محلول بايد 2/1 تا 3/1 ظرف در ظرف باقي بماند. سپس شير تخليه را ببنديد تا به هيچ وجه هوا وارد لوله نشود.
4-5-مقدار جمع‌آوري گازهاي غيرقابل تقطير: 

مهمترين مسئله در نگهداري دستگاههاي جذبي، كسب اطمينان از پايدار بودن خلا دستگاه در يك زمان محدود قابل قبول مي‌باشد. اين كار را مي‌توان با اندازه‌گيري ميزان مواد غيرقابل تقطير انجام داد. در حالت عادي مقداري مواد غيرقابل تقطير در دستگاه ايجاد مي‌شود اما اگر ميزان اين مواد از حداكثر مجاز فراتر رود مي‌توان نتيجه گرفت كه در دستگاه روزنه‌اي وجود دارد كه هوا از طريق آن وارد دستگاه مي‌شود. همچنين ممكن است به تجديد ماده بازدارنده نيز نياز باشد. (مقدار حداكثر مجاز مواد غيرقابل تقطير در جدول ذكر گرديده است).

پس از تخليه دستگاه يا هر گونه سرويس ديگري، دستگاه را براي 200 ساعت روشن نگاه داريد و سپس به اندازه‌گيري مواد غيرقابل تقطير بپردازيد. روش كار به شرح زير است.

1-يك لوله قابل انعطاف را از آب پر كرده و به شير خروجي تخليه متصل نماييد و سر ديگر آن را درون يك ظرف قرار دهيد سپس به طور كامل دستگاه تخليه را تخليه نماييد (مطابق روش ذكر شده در بخش قبل).

2-بگذاريد دستگاه براي مدت 24 ساعت بي‌وقفه كار كند و همچنان دستگاه تخليه به كار خود ادامه دهد.

3-يك بطري 1000 سي‌سي را از آب پر كنيد و آن را در درون ظرف پر از آب به حالت معلق برگردانيد،

4-سر شيلنگ پر از آب را داخل بطري فرو كنيد.

5-مطابق روش ذكر شده، دستگاه تخليه را تخليه نماييد. مواد غيرقابل تقطير جايگزين آب درون بطري مي‌شوند. اين كار را آن قدر ادامه دهيد تا حبابها به طور كامل خارج شوند و زماني كه محلول شروع به خروج از لوله تخليه نمود، اين كار را قطع كنيد.

6-شير تخليه را بسته و سطح مايع را در درون بطري علامتگذاري كنيد و سپس بطري را از روي محفظه برداريد.

7-دستگاه تخليه را به حالت عادي خود برگردانيد.

8-مقدار مواد غيرقابل تقطير خارج شده را اندازه‌گيري كنيد. در صورتي كه از بطري مدرج استفاده كرده‌ايد. مي‌توانيد به سادگي حجم مواد را با توجه به علامت گذاشته شده بر روي بطري معين كنيد در صورتي كه از بطري غير مدرج استفاده كرده‌ايد. ابتدا بطري را خالي كنيد و سپس تا محل علامت‌گذاري شده در آن آب بريزيد و سپس با تخليه آب به درون يك ظرف مدرج، حجم مورد نظر را به دست آوريد.

9-در طول عمليات براي آگاهي از حداكثر مجاز ميزان مواد غير محلول در دستگاه به جدول مراجعه نماييد در صورتي كه ميزان مواد مذكور از حد تعيين شده بيشتر باشد احتمال دارد دستگاه داراي نشتي هوا بوده و يا به تجديد مواد بازدارنده نياز داشته باشند. در صورت تشخيص نشتي، بايد به سرعت محل آن مشخص شده و برطرف گردد تا از خوردگي داخلي دستگاه جلوگيري شود.



-تنظيم مقدار مايع مبرد:

براي اينكه دستگاه به طور صحيح كار كند بايد مقدار مايع مبرد (آب) آن به اندازه كافي باشد. افزايش مقدار آب (مايع مبرد) مي‌تواند نشان دهنده نشت لوله‌ها باشد. مايع مبرد را مي‌توان در شرايط زير تنظيم و اندازه‌گيري نمود: الف)دستگاه در دماي ثابت با ظرفيت 80 تا 100 درصد مشغول به كار باشد. ب)افت عملكرد جاذب،3 درجه فارنهايت يا كمتر باشد. ج)وزن مخصوص مايع مبرد بيش از 02/1 نباشد. اين كار بايد طبق روند زير انجام گيرد:

1-سايكل گارد را خاموش كنيد. 2-از محلول نمونه برداري كنيد و دما و وزن مخصوص آن را تعيين نماييد. نقطه تلاقي بين دماو چگالي را بر روي نمودار تعائل معين كرده و آن را به بردار پاييني، يعني درصد وزني ليتيوم بر مايد وصل نماييد تا غلظت محلول رقيق مشخص شود. 3-شرايط عملكردي دستگاه را طوري تنظيم كنيد تا دستگاه در دماي ثابت در هر يك از غلظتهاي محلول رقيق كار نمايد: (57% , c 58% ,b 60% , a 1/0% = +)
غلظت‌ها را مي‌توان به طريق زير افزايش داد: الف)افزايش ظرفيت دستگاه ب)كاهش دماي آب سسرد شده (تنظيم دماي برون ده دستگاه در تابلو كنترل)

ج)افزايش دماي آب تقطير كننده

4-براساس غلظت محلول به روشهاي زير عمل نماييد:

غلظت 60% (سطح بالا): شرايط تنظيم شده روي ترمو سوئيچ TSW-1 و TSW-2 را ثبت نماييد. هر دو درجه تنظيم را به طور كامل برخلاف جهت عقربه‌هاي ساعت بچرخانيد (55 درجه فارنهايت)

غلظت 58% (سطح متوسط): شرايط تنظيم شده روي ترمو سوئيچ TSW-1 و TWS-2 را ثبت نماييد. درجه TSW-1 را به طور كامل برخلاف جهت عقربه‌هاي ساعت بچرخانيد (55 درجه فارنهايت) تا سوئيچ باز شود. درجه TSW-2 را به طور كامل در جهت عقربه‌هاي ساعت بچرخانيد (175 درجه فارنهايت) تا سوئيچ بسته شود.

57% غلظت (سطح پايين): شرايط تنظيم شده روي ترمو سوئيچ TSW-1 را ثبت نماييد. درجه TSW-1 را به طور 5 - كليد سايكل گارد را در وضعيت خودكار (Auto) قرار دهيد.

6-در صورت روشن شدن چراغ هشدار دهنده و باز بودن شير سايكل‌گارد، با استفاده از شير سرويس پمپ مبرد آب را تخليه كنيد تا چراغ خاموش شده و شير سايكل گارد بسته شود. در صورتي كه شير مذكور باز نبود، مقداري آب به دستگاه اضافه كنيد تا شير سايكل گارد باز شود و سپس مرحله قبل را تكرار كنيد.

آب را مي‌توان از طريق شير سرويس پمپ مبرد به دستگاه اضافه كرد. بدين منظور بايد يك لوله پلاستيكي را به صورت كاملا بسته (براي شرايط خلا) به شير سرويس پمپ وصل كرد

ب) لوله را پر از آب كرده و سر ديگر لوله را داخل يك ظرف آب قرار دهيد. سپس پمپ مبرد را خاموش كنيد. شير سرويس را به آرامي باز كنيد و بگذاريد مقداري كمي آب به درون دستگاه كشيده شود. سپس شير را ببنديد. از ورود هوا به لوله جلوگيري كنيد. سپس پمپ را روشن كنيد. شير سايكل گارد را نمي‌توان تا زماني كه پمپ مبرد خاموش باشد باز نمود.

پس از افزودن يا خارج كردن آب، حدود 10 دقيقه صبر كنيد تا دما و غلظت به حالت عادي برگردد. محلول رقيق و مايع مبرد را به طور منظم كنترل كنيد و وضعيت دستگاه را تنظيم نماييد. مقدار آبي كه هنگام افزودن يا خارج كردن موجب تغيير غلظت محلول رقيق به ميزان 1% مي‌گردد و در جدول، ذكر گرديده است.

7-درجه‌هاي TSW-1 و TSW-2 را به حالت اوليه برگردانيد (110 درجه فارنهايت براي TSW-1 و 122 درجه فارنهايت براي (TSW-2

سرويس داخل دستگاه:


هنگام باز كردن دستگاه به منظور تعمير يا سرويس، با تزريق ازت خلا را شكسته تا از ورود هوا جلوگيري شود زيرا هوا باعث زنگ زدگي دستگاه مي‌شود بهتر است در طول مدت باز بودن دستگاه (شكسته شدن خلا داخل دستگاه) به طور مستمر به درون آن نيتروژن تزريق شود تا از مجاورت قطعات داخلي با هوا جلوگيري شود. فشار رگلاتور بايد روي Psig1 تنظيم شود. پس از اتمام كار به سرعت دستگاه را بسته و آنرا خلا نماييد به هيچ وجه به قدرت ماده بازدارنده براي جلوگيري از خوردگي اكتفا نكنيد مگر اينكه قبل از باز كردن دستگاه، محلول ليتيوم برمايد و مايع مبرد آن را تخليه و به جاي آن دستگاه را با محلول آب و ماده باز دارنده پر كرده باشيد.


-خارج كردن ليتيم برمايد از مايع مبرد:

در طول كار دستگاه ممكن است مقداري محلول ليتيوم برمايد با مايع مبرد مخلوط شود. در دستگاههاي جديد كه به شير كنترل سطح محلول جاذب مجهز هستند، ممكن است مقداري ليتيوم برمايد به درون مايع مبرد سرريز شود.

ليتيوم برمايد موجود در مايع مبرد از ميان شيرسايكل گارد گذشته و وارد سيكل محلول مي‌شود و عمليات جداسازي در ژنراتور صورت مي‌گيرد. انتقال ليتيوم برمايد را مي‌توان به صورت دستي و با قراردادن كليد سايكل گارد در وضعيت دستي (Manual) در زمان كار دستگاه و باز بودن شير كنترل ظرفيت، انجام داد. در صورتي كه وزن مخصوص مايع مبرد كمتر از 02/1 باشد.

بايد كليد سايكل‌گارد را در وضعيت خودكار (Auto) قرار داد تا شير سايكل گارد بسته شود.

خارج ساختن محلول از كريستال (كريستال زدايي):

محلول جاذب در شرايط كار عادي كريستال نمي‌كند. اما در صورتي كه چنين اتفاقي افتاد. جهت تشخيص علت و نحوه بر طرف كردن آن به بخش رفع اشكال رجوع كنيد. هنگامي كه اين وضعيت رخ دهد، معمولا محلول در داخل مبدل حرارتي كريستال كرده و جلوي جريان محلول غليظ را از ژنراتور مي‌گيرد.

در اين حالت محلول از طريق لوله سرريز، مستقيما به درون مخزن جاذب مي‌ريزد. سپس پمپ محلول، محلول داغ را از درون لوله‌هاي مبدل حرارتي گذرانده و به طور خودكار گرماي محلول موجب رفع كريستال مي‌شود. (در صورتي كه عمليات رقيق سازي به درستي انجام نشده باشد يا قطعي برق) ممكن است كريستال باعث جلوگيري از چرخش روتور گرديده و حتي پمپ، اورلود نمايد كه اين حالت مي‌تواند عمل آن را مختل سازد در چنين شرايطي بايد از دستورالعمل زير پيروي نمود:

1-بدنه و لوله‌هاي انتقالي پمپ محلول را با بخار حرارت دهيد. در هنگام كار با پمپ‌هاي بسته، بايد توجه بسياري نمود. هنگام حرارت دادن بدنه موتور با بخار بايد دقت شود تا به هيچ وجه حرارت به موتور و كنترل‌هاي آن به طور مستقيم داده نشود. همچنين به هيچ وجه نبايد اتصالات فلنچ را مستقيما حرارات داد، زيرا حرارت مي‌تواند موجب از بين بردن واشرها شود.

2-از حركت موتور پمپ محلول اطمينان حاصل كنيد. گردش پمپ‌هاي بسته از طريق مشاهده فشار خروجي در شير سرويس پمپ قابل تشخيص است زيرا به طور مستقيم نمي‌توان حركت موتور را مشاهده نمود يك فشارسنج را به شير سرويس پمپ وصل كنيد. در صورتي كه دكمه‌هاي روشن ـ خاموش پمپ بر روي تابلو كنترل خاموش شده‌اند، آنها را روشن كنيد.
در صورتي كه داخل پمپ و لوله‌هاي انتقالي و خروجي آن به طور كامل بسته شده باشند. درجه فشارسنج فشار صفر را نمايش مي‌دهد. در صورتي كه بعضي از قسمتهاي داخل پمپ گرفته باشند و بقيه قسمتها باز باشند، بروز يك خلا عميق مي‌تواند نشان دهنده عدم گردش موتور باشد. در چنين شرايطي آن قدر به حرارت دهي به بدنه پمپ ادامه دهيد تا فشارسنج، عددي بالاتر از فشار اتمسفري را نشان دهد. به هيچ وجه دكمه ريست پمپ را بيش از يكبار در هر 5 دقيقه آزاد نكنيد. در صورتي كه مبدل حرارتي هم بسته شده باشد، پمپ آب چگاليده كندانسور (آب سرد شده) را خاموش كرده و دستگاه را در حالي كه شير كنترل ظرفيت آن را باز كرده‌ايد، روشن كنيد. كليد سايكل گارد را در حالت دستي (Manual) قرار دهيد تا محلول رقيق شود. در اين حالت كل دستگاه، حرارت جذب كرده و كريستال برطرف مي‌شود. هنگامي كه از اين روش براي برطرف كردن كريستال استفاده مي‌كنيد بايد كليد دماي پايين (LTCO) و بالن حس‌گر كليد حرارتي را از محل خود خارج كنيد تا از آسيب‌ديدگي آنها در اثر مجاورت با حرارت جلوگيري شود هنگامي كه دماي دستگاه به حالت عادي رسيد. مجددا بايد بالن كليدهاي حرارتي (LTCO) را در محل خود قرار دهيد. (براي اطلاعات بيشتر به بخش رفع اشكال مراجعه كنيد).

تجزيه محلول:

تجزيه شيميايي نمونه محلول مي‌تواند اطلاعاتي را درباره شرايط آب‌بندي، تغيير در ميزان قليايي بودن محلول و هر گونه كاهش مواد بازدارنده را در اختيار ما قرار دهد. نمونه محلول بايد حداقل سالي يكبار مورد تجزيه شيميايي قرار گيرد. اين كار هنگام مشاهده هر گونه علائم وجود مواد غيرقابل تقطير نيز الزامي است. نمونه‌برداري از محلول بايد هنگام كار از شير سرويس پمپ محلول انجام گيرد. غلظت محلول بايد بين 57 تا 59 درصد باشد.
در صورت لزوم مي‌توان با افزايش ظرفيت يا دماي آب كندانسور بر غلظت محلول افزود. روش ديگر افزايش غلظت محلول، خاموش كردن دستگاه است. بدين ترتيب دماي آب سرد افزايش مي‌يابد. سپس قبل از روشن كردن مجدد دستگاه، بايد از محلول نمونه برداري شود. تجزيه و تنظيم محلول بايد توسط كارشناسان شركت صورت گيرد.


-تنظيم كليد قطع كننده دماي  پايين :

هر زمان كه حس‌گرها در معرض دمايي بيش از 120 درجه فارنهايت قرار گيرند. بايد كنترل‌ها از محل خود خارج شوند. حس‌گرهاي مذكور بايد از محل خود در بدنه اواپراتور خارج شوند. حس‌گر را بايد در آب سرد مستغرق كرد. با افزودن يخ خرد شده به آب، دماي آن را با سرعت 1 درجه فارنهايت در هر دقيقه كاهش دهيد (سرعت كاهش نبايد از اين مقدار تجاوز نمايد).

به دما، در زمان قطع توجه شود در اين حالت دما بايد 5 درجه كمتر از حد تعيين شده آب سرد يا به عبارتي حداقل 34 درجه فارنهايت باشد. هنگامي كه كليد كنترل قطع مي‌شود، دستگاه بدون آنكه عمليات رقيق‌سازي را انجام دهد خاموش مي‌شود وقتي حس‌گر 3 درجه فارنهايت گرم شد كنترل قطع، وصل مي‌شود در اين حالت دستگاه را روشن كنيد با فشار دادن دكمه Reset و قرار دادن دكمه خاموش و روشن به حالت روشن، مجددا حس‌گرها را در محلهاي مربوطه خود قرار دهيد.

سيستم سايكل‌گارد:

براي اطمينان از عملكرد اين سيستم، كليد آن را در وضعيت دستي (Manual) قرار دهيد در اين حالت شير انتقال و چراغهاي هشدار دهنده سفيد روشن مي‌شوند. جريان يافتن مايع مبرد موجب مي‌شود تا لوله انتقالي بين شير مخزن پمپ محلول، سرد شود كه مي‌توان با لمس كردن سرماي آن را حس كرد. در صورتي كه شير انتقال بسته باشد. اين لوله نبايد سرد باشد. مجددا كليد سايكل گارد را در وضعيت Auto قرار دهيد.

هنگام كار عادي دستگاه، شير سايكل گارد بوسيله 2 كليد حرارتي TSW2) و (TSW1 كه دماي محلول غليظ را كه به سمت افشانه جاذب هدايت مي‌شود كنترل و همچنين 3 كليد سطح مايع مبرد SW8) و SW9 و (SW10 كه در قسمت بالاي محفظه كنترل سطح مايع مبرد قرار دارند كنترل مي‌نمايد. كليدهاي TSW2) و (TSW1 با افزايش سطح مايع مبرد بايد نسبت به غلظت محلول جاذب به ترتيب حدود 57، 58 و 60 درصد بسته شوند.

نظيم كنترل ظرفيت:

ابتدا دماي آب سرد شده خروجي را اندازه‌گيري نماييد. در صورتي كه دماي آن با دماي تعيين شده مغايرت داشت كليد تنظيم دما (اعم از الكترونيكي يا بادي) را مجددا تنظيم نماييد. در مورد دستگاههاي الكترونيكي درجه مورد نظر را به آرامي تنظيم كنيد براي دستگاههاي بادي نيز كليد تنظيم را به آرامي روي حالت سردتر يا گرم‌تر تنظيم نماييد.

-تعويض شير سرويس:

براي تعويض شيرها، ابتدا دستگاه را با استفاده از نيتروژن از خلا خارج سازيد. (مي‌توانيد محلول جاذب و مايع مبرد را از دستگاه خارج كنيد يا آنها را در داخل دستگاه به درون مخازن جداگانه هدايت كنيد. در صورتي كه محلول را از دستگاه خارج مي‌كنيد بايد آن را درون يك مخزن تميز نگهداري نماييد تا بتوانيد مجددا از آن استفاده كنيد) و شير مورد نظر را تعويض كنيد. پيچ‌هاي شير را به ميزان Lb-ft 3 محكم و تمامي اتصالات را از نظر نشتي امتحان كنيد (محلول و مايع مبرد را مجددا به درون دستگاه بريزيد. دقت كنيد كه از مقدار آنها كاسته نشده باشد) پس از اتمام كار دستگاه را به حالت خلا باز گردانيد (دستگاه را وكيوم كنيد).

ژنراتور
ژنراتور معمولاً در محفظه بالايي چيلرهاي جذبي قرار داشته و وظيفه تغليظ محلول ليتيوم برومايد رقيق و جدا سازي آب مبرد را بر عهده دارد.

جذب کننده

جذب کننده معمولاً در پوسته پاييني چيلرهاي جذبي قرار داشته و وظيفه جذب بخار مبرد توليد شده در محفظه اواپراتور را بر عهده دارد.

اواپراتور
اواپراتور معمولاً در پوسته پايين چيلرهاي جذبي قرار مي گيرد. مايع مبرد در اواپراتور به لحاظ فشار پايين محفظه (خلأ نسبي) تبخير شده و باعث کاهش درجه حرارت آب سرد تهويه درون لوله هاي اواپراتور مي گردد.

کندانسور
کندانسور معمولاً در پوسته هاي بالايي چيلرهاي جذبي واقع شده است و وظيفه تقطير مبرد تبخير شده توسط ژنراتور را بر عهده دارد. بخار مبرد در برخورد با لوله هاي حاصل از آب برج ، تقطير شده و به تشتک اواپراتور سرريز مي شود.

محلول جاذب

اين محلول در سيکل هاي پروژه حاضر محلول ليتيوم برومايد و آب است.
مايع مبرد

مايع مبرد در چيلرهاي جذبي پروژه حاضر آب خالص (آب مقطر) مي باشد که به جهت فشار پايين محفظه اواپراتور در اثر تبخير خاصيت خنک کنندگي خواهد داشت.
کريستاليزه شدن

محلول ليتيوم برومايد در غلظت معمولي به صورت مايع است ، ولي چنانچه تغليظ اوليه بيش از حد ادامه يابد حجم بلورهاي ريزي که در آن تشکيل مي شوند ، بزرگتر شده و ممکن است باعث مسدود شدن کامل مسير عبور محلول شود. به اين پديده کريستاليزه شدن گويند.

ضريب عملکرد

پارامتر ضريب عملکرد در دستگاههاي برودتي از جمله چيلرهاي جذبي شاخصي از بازدهي دستگاه مي باشد. مقادير بالاتر اين پرامتر نشان دهنده مصرف بهينه انرژي حرارتي مي باشد.

2. خواص محلول ليتيوم برومايد و آب

ليتيوم برومايد يک نمک جامد کريستالي است که هر گاه غلظت آن در آب به حدود 30 تا 40 درصد برسد به حالت محلول در مي آيد. با توجه به اهميت اين ماده در چيلرهاي جذبي مراکز تحقيقاتي دنيا جداول و منحني هاي مختلفي براي خواص آن ارائه نموده اند. در هندبوک هاي ASHRAE پنج منحني براي اين ماده درج شده است که عناوين آنها عبارت است از:

الف- منحني فشار- دما- غلظت (P-T-X)

ب- منحني آنتالپي - غلظت - دما (h-X-T)

ج- منحني هاي وزن مخصوص - غلظت ، ويسکوزيته - دما ، گرماي ويژه - غلظت
در ارتباط با منحني هاي فوق الذکر توجه به نکات زير ضروري است :

الف- در منحني P-T-X محدوده دما از 40 تا 350 درجه فارنهايت در نظر گرفته شده است. غلظت ليتيوم برومايد نيز در محدوده 40 تا 70 درصد است. زير منحني 70% غلظت محدوده کريستاليزاسيون مي باشد. محدوده کاري چيلرهاي جذبي غلظت هاي حدود 55 تا 70 درصد است. براي محاسبه خواص اين منحني ها فرمول هايي ارائه شده است که در برنامه هاي رايانه اي از اين فرمول ها استفاده مي گردد. لذا محدوديت هاي اعمال شده فوق بايد در شبيه سازي سيکل هاي تبريد مد نظر باشند.

ب- گرماي ويژه محلول در محدوده غلظت هاي 55 تا 65 درصد بين 05/2 تا 8/1 بر حسب/(kg.K) kJ است. د- منحني هاي(h-X-T) ديگري نيز توسط مراکز تحقيقاتي ارائه شده است. که به دليل متفاوت بودن مباني کار ، ممکن است از نظر ظاهري با منحني هاي ارائه شده در هندبوک ASHRAE فرق داشته باشند.

3. مقايسه چيلرهاي جذبي و تراکمي

چيلرهاي جذبي از بعضي لحاظ شبيه چيلرهاي تراکمي عمل مي کنند که مهمترين اين شباهتها عبارتند از: الف - در اواپراتور از گرماي آب تهويه ساختمان براي تبخير يک مبرد فرار در فشار پايين استفاده مي گردد.

ب - گاز مبرد فشار پايين از اواپراتور گرفته شده و گاز مبرد فشار بالا به کندانسور فرستاده مي شود.

ج - گاز مبرد در کندانسور تقطير مي گردد.

د - مبرد در يک سيکل همواره در گردش است.

 

تفاوتهاي اصلي چيلرهاي جذبي وتراکمي عبارتند از :

الف - چيلرهاي تراکمي براي گردش مبرد از کمپرسور استفاده مي کنند در حالي که چيلرهاي جذبي فاقد کمپرسور بوده و به جاي آن از انرژي گرمايي منابع مختلف استفاده کرده و غلظت محلول جاذب را تغيير مي دهند ، همچنان که غلظت تغيير مي کند ، فشار نيز در اجزاي مختلف چيلر تغيير مي کند. اين اختلاف فشار باعث گردش مبرد در سيستم مي گردد.

ب - ژنراتور و جذب کننده در چيلرهاي جذبي جانشين کمپرسور در چيلرهاي تراکمي شده است.

ج - در چيلرهاي جذبي از يک جاذب استفاده مي شود که عموماً آب يا نمک ليتيوم برومايد است.

د - مبرد در چيلرهاي تراکمي يکي از انواع کلروفلئوروکربن ها يا هالوکلروفلئوروکربن ها است در حالي که در چيلرهاي جذبي مبرد معمولاً آب يا آمونياک است.

ه - چيلرهاي تراکمي انرژي مورد نياز خود را از انرژي الکتريکي تأمين مي کنند در حالي که انرژي ورودي به چيلرهاي جذبي از آب گرم يا بخار وارد شده به ژنراتور تأمين مي شود. گرما ممکن است از کوره هواي گرم يا ديگ آمده باشد. در بعضي اوقات از گرماي ساير فرايندها نيز استفاده مي شود مانند بخار کم فشار يا آب داغ صنايع ، گرماي باز گرفته شده از دود خروجي توربين هاي گازي و يا بخار کم فشار

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است.

ارسال نظر برای این مطلب غیر فعال شده است!